loading...
سوباساعشقم
سانایی بازدید : 90 نظرات (0)

امروز رفتم خیابون داشتم به یه مغازه نیگا میکردم .یه نفر بوق زد برگرشتم دیدم سوباست شیشه روداد پایین گفت :سلام .بعدگفت :بفرمایید میرسونمتون منم خوش حال شدم  ازاین که لازم نیست بقیه راهو پیاده برم سریع سوار شدم توراه کلی احوال پرسی کرد .سوالگفتم :چه خبراز بازی سوال  گفت :هیچی دیگه  باید برم اسپانیا  . سرمربی ازم پرسیدکه توکدوم پست دلم می خوام بازی کنم .منم گفتم  :  هرپستی که شمامیگید. اونم منو گذاشت تو تیم ب ومنم خیلی ازاین کارش ناراحت شدم ناراحت بعد گفت: به زودی قراره برم ترکیه .گفتم واقعا؟گفت آره .میتونی از روی اون  ببینی گفتم :میتونم برش دارم. گفت: بله البته...

ارسال نظر برای این مطلب

کد امنیتی رفرش
درباره ما
Profile Pic
من یک دختر یازده ساله ام وبخاطر این که درکارتون فوتبالیست ها ازشخسیت سوباساخوشم امد تصمیم به ساخت این سایت شدم تاعکس هاوداستان های کارتون فوتبالیست هابه خصوص مربوط به سوباسا رو
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آرشیو
    نظرسنجی
    قالب چطوره
    آمار سایت
  • کل مطالب : 8
  • کل نظرات : 0
  • افراد آنلاین : 1
  • تعداد اعضا : 0
  • آی پی امروز : 2
  • آی پی دیروز : 2
  • بازدید امروز : 1
  • باردید دیروز : 0
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 3
  • بازدید ماه : 1
  • بازدید سال : 202
  • بازدید کلی : 4,272